هر سال در ایران باستان به 12 ماه و هر ماه به سی روز که هر روز دارای نام ویژه ای می باشند و هر ماه به 4 بخش تقسیم می گردد . دو قسمت اول دارای هفت روز می باشد و دو قسمت دوم دارای هشت روز می باشد . در این گونه تقسیم بندی روزهای نخست به نام آفریدگار (خداوند) که به ترتیب اورمزد ، دی بآذر، دی بمهر و دی بدین می باشد جای دارد . چگونگی قرار گرفتن روزها به شکل زیر می باشد:
1- اورمزد، وهمن ، اردیبهشت ، شهریور ، سپندارمزد، خورداد، امرداد.
2- دی بآذر، آذر، آبان ، خور(خیر) ، ماه ، تیر ، گوش.
3- دی بمهر، مهر، سروش، رشن، فروردین، ورهرام، رام، باد.
4- دی بدین، دین، ارد، اشتا، آسمان، زامیاد، مانتره سپند، انارام.
سی روز ایرانی و جشن های چندین هزار ساله
نام های سی روز ماه که از اوستا سرچشمه گرفته ، چم (معنی) هر یک از انها بدین گونه است :
1- اورمزد: ساده شده اهورامزدا
2- بهمن : اندیشه نیک
3- اردیبهشت : بهترین راستی و پاکی
4- شهریور: شهریاری نیرومند
5- سپندارمزد: فروتنی و مهر پاک
6- خورداد: تندرستی و رسایی
7- امرداد: بی مرگی ، جاودانی
8- دی بآذر: آفریدگار
9- آذر: آتنش ، فروغ
10- آبان: آب ها ، هنگام آب
11- خیر(خور) : آفتاب ، خورشید
12- ماه : ماه
13- تیر: ستاره تیر، ستاره باران
14- گوش (گنوش): جهان ، هستی
15- دی بمهر: آفریدگار
16- مهر: دوستی، پیمان
17- سروش : فرمانبرداری
18- رشن : دادگری
19- فروردین : فرو هر، نیروی پیشرفت
20- ورهرام : پیروزی
21- رام : رامش، شادمانی
22- باد : باد
23- دی بدین: آفریدگار
24- دین : بینیش درونی "وجدان"
25- ارد (اشی): خوشبختی، دارایی و خواسته
26- اشتاد : راستی
27- آسمان : آسمان
28- زامیاد : زمین
29- مانتره سپند : گفتار نیک
30- انارام " انغره نام روچنگهام" : فروغ و روشنایی های بی پایان
جشن های برابر شدن روز و ماه ( جشن های ماهانه )
در گاه شماری باستانی (زرتشتیان) در هر ماه که نام روز با نام ماه یکی باشد ، آن روز را جشن می گیرند و برای نامیدن جشن از نام آن ماه با پسوند "گان" استفاده می شود. مانند : روز فروردین از ماه فروردین به نام جشن فروردینگان که نخستین جشن ماهانه می باشد . به این ترتیب تا پایان سال دوازده جشن ماهانه داریم . به اضافه 3 جشن دیگان ، در مجموع پانزده جشن ماهانه داریم .
جشن های بزرگ ایران باستان
1- اورمزد و فروردین ماه : جشن نوروز جمشیدی و آغاز بهار
2- خورداد و فروردین ماه : ششم فروردین جشن زادروز اشو زرتشت و برگزیده شدن آن وخشور به پیامبری.
3- تیر و تیر ماه : دهم تیر جشن تیرگان ، روز آشتی میان شاه ایران و توران در زمان منوچهر
4- مهر و مهرماه : دهم مهر جشن مهرگان ، جشن پیروزی ایرانیان بر ضحاک به سرکردگی کاوه آهنگر و بر تخت نشستن فریدون شاه.
5- مهر و بهمن ماه : دهم بهمن جشن سده ، سدمین روز از زمستان بزرگ به یاد داشتن پیدایش آتش در زمان هوشنگ شاه .
جشن های سالانه زرتشتیان
در فرهنگ زرتشتیان جشن به معنای ستایش و نیایش خداوند است.
1- اورمزد و فروردین ( جشن نوروز)
2- خورداد و فروردین ماه ( زادروز و به پیامبری رسیدن اشو زرتشت )
3- جشن های ماهانه 12 بار در سال ( برابر شدن نام روز و ماه و 3جشن دیگان 5 بار برگزار میشود)
4- شش چهره گهنبار ( شش بار در سال)
5- اورمزد و اسفند ماه
بنابراین زرتشتیان 24 جشن در سال برگزار می کنند.
saturday به معنای روز سیاره زحل (Saturn)
Sunday به معنای «روز خورشید»، ترجمهای است که نخستین بار در 7 مارس 321 م. توسط امپراتور کنستانتین رومی گفته شد .
یکشنبه (Sunday) برگرفته از نام Sunna ، الهه خورشید در زبان آلمانی است که نام خورشید (Sun) هم از آن گرفته شده است.
آلمانی ها نامهای 7 روز هفته را از رومیان گرفتهاند. چنان که dias solis به Sonntag یا همان الهه خورشید یعنی Sunna تغییر یافته است.
در بسیاری از زبانهای هندی، یکشنبه Ravivar ,Itvar یا Ravi است که همگی در زبان سانسکریت به معنی خورشید می باشند .
Monday یعنی « روز ماه » معادل واژه لاتین dias lunae است.
Tewesday ترجمهی واژه dies Martis، مشتق از Tiw یا Tyr، خدای ساکنین اروپای شمالی، همتای آلمانی مریخ، و برابر Mars و Ares به ترتیب خدای جنگ رومیان و یونانیان باستان و از ریشه لغت پروتو – آ لمانی Tiwas به معنای خدای آسمان است.
در لاتین و بسیاری از زبانهای رومی (البته به جز پرتغالی) و زبانهای سلتیک، اسلاو و اسکاتلندی و... کلمه سهشنبه به معنای «روز مریخ» است. در بسیاری از زبانهای هندی مانند نپالی و اردو واژه Mangalwar به معنای سهشنبه است که Mangal در زبان سانسکریت، معادل «سیاره مریخ» است.
چهارشنبه در زبانهای رومی و هندی نیز معادلی است برای سیاره تیر یا همان عطارد .
Wednesday برگرفته از واژه انگلیسی کهن Porsdagr (با اندکی دگرگونی در گویشهای گوناگون ) و به معنای «روز ویژه مشتری» است. بیشتر کشورهای رومی و آلمانی معادل این واژه را به کار میبرند. در بیشتر زبانهای هندی نیز پنج شنبه با واژه Guru آغاز میشود که به معنای سیاره مشتری است.
Friday روز آزاد
نام جمعه برگرفته از واژهای قدیمی است که برگرفته از واژهلاتین dies veneris و به معنای «روز ونوس» است. Veneris در بسیاری از زبانهای رومی، برگردان واژه یونانی Aphrodites، الهه عشق و زیبایی یونانیان است. در زبانهای فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و ....و حتی زبانهای هندی، نامی که به جمعه داده شده، همان واژه ای است که برای سیاره زهره (ناهید) به کار میرود. روسها و پرتغالیها به جای دادن نام به این روز، از شماره استفاده میکنند؛ با این تفاوت که روسها واژه «پنجم» و پرتغالیها واژه «ششم» را به کار میبرند.
زمستان فصلی که بسیاری از آبشارهای دنیا یخ زده و بی حرکت در جای خود ایستاده اند، بدون آنکه لحظه ای حرکت کنند تمام زیبایی های خدا را یکجا نگه می دارند.
آب های روانی که در کالبد رودخانه ها جریان دارند وقتی به سراشیبی زندگی می رسند، سقوط می کنند اما زیباتر از حرکت روان خود آبشارها را به وجود می آورند اما همیشه این آب ها در رودخانه نیستند و گاهی آبشارها از طبقه آخر ساختمانی سرازیر می شوند.
"جیلین" شهر شرقی چین در زمستان امسال شاهد صخنه ای بسیار نادر بود. جایی که یک پیرمرد 60 ساله تمام زمستان شیرهای آب خانه باز گذاشته بود تا مبدا بر اثر سرما منجمد شوند.